سجاد مرادی کلارده؛ مجید روحی دهبنه؛ رضا سیمبر
چکیده
سیاست منطقهای عربستان سعودی به عنوان کشوری تاثیرگذار در خاورمیانه و جهان عرب در طول دهه اخیر متاثر از تحولات جدید خاورمیانه به ویژه نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی ایران بهویژه در عراق شکل گرفته است. اغلب تحلیلها پیرامون سیاست خارجی ریاض در قبال دولت جدید عراق، بر مبنای رویکردهای واقعگرایانه شکل گرفته و کمتر به نقش عناصر ...
بیشتر
سیاست منطقهای عربستان سعودی به عنوان کشوری تاثیرگذار در خاورمیانه و جهان عرب در طول دهه اخیر متاثر از تحولات جدید خاورمیانه به ویژه نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی ایران بهویژه در عراق شکل گرفته است. اغلب تحلیلها پیرامون سیاست خارجی ریاض در قبال دولت جدید عراق، بر مبنای رویکردهای واقعگرایانه شکل گرفته و کمتر به نقش عناصر هنجاری و هویتی توجه شده است. نوشتار سعی دارد با روش تحلیلی- توصیفی و نظریه سازهانگاری با تحلیل سیاست خارجی عربستان، به این سوال پاسخ گوید که انگارههای هویتی چه نقشی در سیاست خارجی عربستان در قبال عراق داشته است؟ همچنین این فرضیه را به آزمون میگذارد که سیاست خارجی عربستان در قبال عراق را علاوه بر رویکردهای مادی و واقعگرایانه، میتوان بر اساس انگارههای هویتی این کشور نیز تبیین کرد. یافتهها نشان میدهند که سیاست خارجی عربستان در قبال عراق در حوزههای منطقهای و بینالمللی در واقع از تلفیق انگارههای هویتی این کشور از قبیل عربیت، اسلام وهابی، سیستم سیاسی سلطنتی و نفتخیزبودن شکلیافته که نقش بسزایی در رویکرد آن در مداخله، تغییر وضع موجود و افزایش بیثباتی در عراق داشته است.